برای آنها که دنبال حقیقت اند
اسناد منتشر نشده ای که روایت رسمی را زیر سئوال می برند
دستگیری چه گوارا
نگارنده در ۸ بهمن ماه ۱۳۹۲ نامه سرگشاده ای به آقای رژی دبره، بعنوان شخص همراه اسطوره انقلابی رفیق ارنستو چه گوارا و همکاری دبره با ارتش بولیوی در دستگیری چه گوارا نگاشتم.
طی ۸ سال گذشته همواره پیگیر اسنادی بودم تا بتوانم صحت گفته هایم را باثبات برسانم.

پیگیری این موضوع از دو جنبه برای من اهمیت داشت:
اول اینکه در دهه ۱۳۵۰ اندیشه های رژی دبره الهام بخش جوانان انقلابی ایران، از جمله نگارنده بوده است.
دوم به لحاظ تاریخی مشخص شود واقعا چه کسانی در نشان دادن محل چه گوارا در جنگلهای بولیوی نقش داشتند.حسین زهری
خوشبختانه اکنون به لطف ومدد رفیق دیرینه ام که از زندانیان سیاسی رژیم شاه بوده و فردی فرهیخته و صاحب نظر در امور تاریخی و سیاسی است توانستم سند تکمیلی دیگری در خصوص همکاری رژی دبره با ارتش بولیوی را بدست آورم . اگرچه این سند در کشور«دمکراتیک» فرانسه بطور معمول اجازه انتشار نیافته ولی علی رغم قوانین دست و پاگیر وبوروکراسی حاکم که خود نوعی هرج و مرج در سیستم را همراه دارد، توانستیم نسخه ای از این سند را در پستوها و آرشیو روزنامه ها بدست آوریم.

نامه ۸ سال پیش من بر اساس ساعتها گفتگو با آقای ژاک ورژس وکیل معروف فرانسوی بود که از طرف کاخ الیزه در باره استرداد کلاوس باربی به فرانسه ضرورتا به بولیوی سفر کرده بود. وی در این سفرمسئولیت داشت پرونده رژی دبره هنگام دستگیری در بولیوی را نیز بازخوانی و گزارش کند.

در یکی از دیدارها با آقای ورژس، روزی صحبت از رژی دبره به میان آمد. وی در خصوص دبره به نقل از باربی گفت: باربی چند ساعت بعد از دستگیری دبره، به محل بازداشت وی رسیده و با او دیدار می کند. بنابه اظهارات وی، دبره از همان ابتدا، روحیه همکاری داشت. به همین خاطر، نیازی به شکنجه و بدرفتاری با وی نبود. عکس منتشره در روز دستگیری، عکس چند روز بعد به هنگام انتقال به دادگاه، عکس چند ماه بعد با یک خبرنگار و بالاخره عکس روز آزادی اش بخوبی نشان می دهند که وی بهیچوجه قیافه فرد شکنجه شده و یا سختی کشیده در زندان را ندارد. ورژس به نقل از باربی اضافه نمود که وی حتی یک سیلی نیز نخورد و از همان ابتدا هر چه می دانست را به بازجویانش تعریف کرد.
گفته های ورژس باعث شد تا صحبتها بیشتر حول نقش دبره در همکاری با ارتش بولیوی برای دستگیری چه گوارا تمرکز یابد. پس از آن ژاک ورژس در باره رژی دبره گفت: من مدتها مسئولیت تحقیق در باره باربی و دبره رابرعهده داشتم و تمام گزارشات را به کاخ الیزه تحویل دادم و در آرشیو آنها موجود است. بقیه اظهارات ورژس در نامه ۸ بهمن ۱۳۹۲ نقل شده و نیازی به توضیح دوباره نمی باشد.

توضیح مختصری در باره ژاک ورژس و کلاوس باربی
آقای ژاک ورژس از وکلای معروف فرانسوی بود که در دوران جنگ الجزایر با موضع گیری و فعالیت حقوقی به نفع جبهه آزادی بخش ملی الجزایر معروف شد. ورژس بخصوص در دفاع از جمیله بوپاشا که درفرانسه دستگیر و شکنجه شد و سرانجام محاکمه وی دراین کشور به جنحال بزرگی تبدیل گردید نقش زیادی داشت. درآن هنگام ژاک ورژس وکیل جمیله بوپاشا بود ولی بعدا با وی ازدواج کرد.
حسین زهری
کلاوس باربی
وی معروف به قصاب شهر لیون فرانسه، از رهبران حزب نازی و از سران گشتاپو در طول جنگ جهانی دوم بود. او عامل مرگ دهها هزار نفر از مردم شهر لیون در طول جنگ جهانی دوم بود و در سال ۱۹۸۴ به عنوان جنایتکار جنگی در فرانسه محاکمه شد.او فرمانده گشتاپو در شهر لیون بود.
بعد از سقوط فرانسه، باربی به ریاست گشتاپوی شهر دورتموند در آلمان منصوب شد.

پس از پایان جنگ، باربی به اسارت نیروهای آمریکایی درآمد و در سال ۱۹۴۷ به عنوان کارشناس بخش ۶۶ ضداطلاعات ارتش آمریکا به فعالیت پرداخت. او در سال ۱۹۵۱ توسط شبکه رت لاین و با کمک خوآن پرون رئیس جمهور وقت آرژانتین به آن کشور فرار نمود.او سپس با نام مستعار به بولیوی مهاجرت کرد. بعدها تحقیقات نشان داد که او در کودتای موسوم به کودتای کوکائین در زمان لوئیس گارسیا نقش داشته است. در اوایل سال ۱۹۷۱ کلارسفیلد ها(جریان نزدیک به موساد) باربی را در بولیوی شناسایی کردند، اما از آنجایی که دولت وقت با باربی دارای ارتباطات خوبی بود، از تسلیم او به فرانسه خوداری نمود. باربی در طول سالها اقامت خود در بولیوی با سازمان اطلاعات و امنیت این کشور در شکار و تلاشی سازمان های انقلابی و کمونیست همکاری نزدیکی داشته است. او یک ضدکمونیست دو آتشه بود و ادعا شده که وی در دستگیری چه گوارا با سازمان سیا همکاری نزدیک داشته است.

باربی بعد از استرداد به فرانسه به عنوان جنایتکار جنگی محاکمه و در ۱۷۷ مورد جنایت علیه بشریت متهم شناخته شد. مشهورترین قربانی او ژان مولن، یکی از رهبران و عالی ترین افراد جنبش مقاومت فرانسه در طول جنگ جهانی دوم بود.
بعد از استرداد باربی به فرانسه در سال ۱۹۸۳ ژاک ورژس وکالت وی را برعهده گرفت.

اولین نامه سرگشاده به آقای رژی دبره را می توانید در زیر ملاحظه کنید. برای تسهیل در امر مطالعه، اسناد جدید بهمراه سایر توضیحات در یک مجموعه کامل بصورت پی دی اف تنظیم گردیده، لینک مربوطه را می توانید در پائین همین صفحه ملاحظه نمائید.

به آقای رژی دبره حسین زهری
اخیرا شما در روزنامه لوموند فرانسه مقاله ای به چاپ رساندید که موضوع آن درمورد سفرتان به ایران می باشد. لازم دانستم در مورد ادعاهایتان مطالب زیررا به اطلاع برسانم:
شما عنوان کرده اید اقامت کوتاهتان «در تهران و قم کافی بوده است تا پیشداوریهای منفی از ذهنتان پاک شود» ، تعداد کاربران اینترنتی ایران را بیش از ترکیه ارزیابی کرده اید و ادعا نمودید تعداد دانشجویان دختر در ایران از پسران بیشتراست. با این پیش فرضها شما به تطهیر رژیم جمهوری اسلامی ایران پرداختید و ضمن سرزنش کشورخودتان در ایام جنگ ایران وعراق به تبرئه رژیم جمهوری اسلامی ایران مبادرت نموده اید.
بی تردید نقل تمام اظهارات جانبدارانه شما ازحوصله این مختصر خارج است با این وجود به نتیجه گیری آخر مقاله شما بسنده می کنم که نوشته اید :
«من به عنوان یک مورخ ادیان که مهارتی در سیاست ندارم، نمی توانم ادعا بکنم که ایران شناس هستم. برداشت های مختصر و موجز نمی تواند به تحلیل منجر شود.»

آقای رژی دبره
هیچ فرد آگاهی اظهارات شمارا به حساب یک مورخ نمی گذارد. برخلاف ادعایتان شما وارد سیاست شده اید و نیک می دانید به تطهیر چه کسانی دست زدید. علاوه براین سوابق فعالیتهای شما نشان می دهد، شما یک سیاستمدار هستید تا یک مورخ. در دوره جوانی کتاب انقلاب در انقلاب را شما نگاشتید. این کتاب روزگاری توسط عده ای از جوانان انقلابی سایر کشورها ، از جمله در ایران دست به دست می شد ، از آن الهام میگرفتند واندیشه شما را راهنمای فعالیتهایشان قرار می دادند. (نگارنده این نامه نیز در آن ایام کتاب شما را چند بار خوانده ام). پس از آن شما به آمریکای لاتین سفرکردید و با رفیق چه گوارا همرزم شدید. هنگامیکه فرانسوا میتران به ریاست جمهوری رسید شما مشاور آقای میتران بودید. و صدها موارد مشابه دیگر . از اینرو شما نه بعنوان یک مورخ بلکه بعنوان یک سیاستمداربه دفاع از رژیم حاکم بر ایران همت گماردید . رژیمی که در سفاکی و ددمنشی تاریخ نظیر آنرا کمتر دیده است.

آقای رژی دبره
شما چه به عنوان مورخ ، چه سیاستمدار ، چه رویزیونیست دو آتشه ویا حتی بعنوان یک سیاح ، چگونه بخود اجازه می دهید در مورد رژیم جمهوری اسلامی ایران حقایق غیر قابل انکاری را لاپوشانی کنید.
این رژیم بنا به مدارک موجود در سازمان ملل متحد تاکنون بیش از ۵۶ بار بخاطر نقض حقوق بشر محکوم شده است.
رژیم جمهوری اسلامی ایران تاکنون صدهاهزار نفر را در مناطق مرکزی ، کردستان، بلوچستان ، ترکمن صحرا، خوزستان ، آذربایجان و در یک کلام در سراسر ایران به جوخه اعدام سپرده و خشن ترین دیکتاتوری - مذهبی را برقرارساخته است.
در شهریور۱۳۶۷ طبق اسناد موجود رهبر رژیم آیت الله خمینی دستور داد یک هیئت سه نفره در کمتر از یک هفته بیش از ده هزار نفراز زندانیان سیاسی را درزندان به جوخه اعدام سپردند.

اگردر مورد افکارو عقاید واپسگرایانه این رژیم و یا اعمال قرون وسطائی آن شکی دارید به اسناد موجود در آرشیو دادگستری کشورخودتان مراجعه کنید تاحقایق بیشتربرایتان روشن شود.
این رژیم در کشورشما تاکنون ۹ نفر از رهبران اپوزیسیون ایرانی را ترورکرده و در تمام موارد همه قاتلان در ازای قراردادهای اقتصادی به ایران بازگردانده شده اند. آیا شما بعنوان یک «مورخ» از این حقایق در کشورتان بی اطلاع هستید ؟ بعنوان یک سیاستمدار چطور؟
تصور می کنم درمورد جنایات رژیم جمهوری اسلامی ایران هرچه شرح دهم باز گوشه ناچیزی از آنچه اتفاق افتاده است را نتوانم بیان کنم. اسناد و مدارک غیر قابل انکار این جنایات در اینترنت موجود است و کافی است بخود زحمت مطالعه آنهارا بدهید.

آقای دبره
دراین شرایط حضورشما در تهران وقم کاملا قابل درک است. چند هفته ای است که صاحبان کمپانیهای پژو و رنو درهتلهای تهران پرسه می زنند و هنوزنتوانسته اند قرارداد جدیدی با رژیم ایران منعقد کنند. سوابق تجارت فرانسه با ایران در سالهای گذشته گواه این حقیقت است که فروش پژو و رنو در مقابل مرسدس بنز وآئودی به ایرانیها چندان کار راحتی نیست. فرانسویها همیشه یک بسته کادوئی دیگری هم به رژیم ایران پیشکش داده اند. درگذشته هنگامیکه رهبران اپوزیسیون ایران توسط آدمکشان جمهوری اسلامی درفرانسه ترورمی شدند ، امثال رژه گارودی وظیفه تطهیر رژیم را عهده داربودند،حتی خانم سفیر فرانسه در تهران با پوشیدن روسری جوایز نویسندگان روزنامه کیهان را اعطاء می کرد، حالا نوبت شماست که با عجله خودرا به تهران و قم برسانید تا قراردادها زودتر امضاء شود. این قانون تجارت است و رهبران رژیم ایران نیز ضعف کالاهای ساخت فرانسه را در رقابت با کالاهای آلمان ، ژاپن و سایر کشورها خوب فهمیده اند. بعبارت صحیح تر ملاهای حاکم برایران به حد کافی خشن ، بی رحم و ارتجاعی می باشند ، ولی اینقدر احمق نیستند که فرق زردآلو را با مروارید تشخیص ندهند.

آقای رژی دبره
من از شما سئوال دیگری دارم.
شما یکی از همرزمان رفیق چه گوارا بوده اید. در جنگلهای بولیوی به قصد عملیات چریکی زندگی و مبارزه مخفی اختیار کرده بودید.
یکی از وکلایی که ازجانب دولت فرانسه برای بررسی اسناد مربوط به دستگیری شما وتنی چند از فرانسویها به بولیوی سفر کرده است برای من چنین نقل کرد:
« با یکی ازژنرالهای بولیوی قرار داشتم تااسناد را بررسی کنم ، وی همان شخصی بود که در جریان کشف محل اختفای چه گوارا و دستگیری رژی دبره در آنزمان شرکت داشت و فرمانده نظامی آن منطقه بوده است. هنگامیکه شروع به خواندن اسناد کردم ، ازوی پرسیدم ، آن چریک فرانسوی چگونه دستگیر شد. ژانرال با پوزخند جواب داد، ابتدا همان جوان نحیف و ضعیف فرانسوی را دستگیر کردیم. من خودم بازجویی اش کردم. به اوگفتم اگرحقیقت را نگویی که دوستانت کجا هستند دستور می دهم همینجا بدون محاکمه تیربارانت کنند. فرانسوی از ترس می لرزید و گفت نشان می دهم ، پرسیدم بگو بقیه کجا هستند، درحالیکه سرتا پایش را ترس فرا گرفته بود ما را راهنمایی کرد و توانستیم چه گوارا وچند نفر دیگر را دستگیر کنیم.»
سازمان چریکهای فدایی خلق ایران

آقای رژی دبره
اکنون مدت بسیار طولانی از آن واقعه گذشته است ولی شماهیچوقت در باره آن دوره بعنوان« یک مورخ» ، چریک و یا سیاستمدار حقیقت را نگفتید. مدت مدیدی است درنظر داشتم برایتان نامه ای بنویسم و همین سئوالهارا طرح کنم ولی دفاع اغراق آمیز شما ازرژیم جمهوری اسلامی ایران مرا تشویق کرد تا این نامه را بصورت علنی منتشر کنم.اظهارات جانبدارانه شما ازیک حکومت ارتجاعی نه فقط عدم صداقت شمارا ثابت می کند بلکه بعد از چندین دهه بی پاسخ گذاشتن داستان غم انگیز همرزمی ات با رفیق چه گوارا حکایت تلخ دیگری را گواهی می دهد. حکایتی که بایستی آنهارا بطور جسته گریخته در لابلای اسناد بورژوازی جستجو کنیم ویا از زبان ژنرالهای دیکتاتور بولیوی برحسب اتفاق بشنویم.
پیشنهاد می کنم بجای دلسوزی برای رژیم جمهوری اسلامی ایران و همنوا شدن با سران این رژیم به بیان حقایق دوران اسارتتان در بولیوی و چگونگی دستگیری رفیق چه گوارا بپردازید . گفتن حقایق چیزی از قدرشما نمی کاهد، برعکس شاید بعنوان « یک مورخ» بر احترام شما هم بیافزاید. هنوزهم انقلابیون و مبارزین بسیاری مشتاق دانستن چگونگی دستگیری رفیق چه گوارا و یارانش می باشند. رژیم جمهوری اسلامی ایران به حد کافی از پشتیبانان قوی برخوردار است ، از باراک اوباما رئیس جمهورآمریکا تا صاحبان صنایع در کشورشما و سایر کشورهای اروپائی ، از صدرنشینان کنفرانس داووس تا دستگاههای تبلیغاتی نظیر سی ان ان ، بی بی سی، یورو نیوز و امثالهم . مطمئن باشید هیچکس به حرفهای شما درمورد رژیم جمهوری اسلامی ایران باور نخواهد داشت. اگر شهامتی از دوره همرزمی ات با رفیق چه گوارا باقیمانده حقیقت را بگو، چه در باره رژیم جمهوری اسلامی ایران و چه در باره بولیوی و حوادثی که در آن دوران گذشت.مطمئن باش هیچ چیز بهتراز حقیقت نیست.

آقای دبره
راهی که شما به مقصد قم و تهران در پیش گرفتید قبلا توسط رژه گارودی دبیرکل سابق حزب کمونیست مسلمان شده فرانسه پیموده شده است. این سفرها چندان شرافتمندانه نیست . بهتربود از سرنوشت رژه گارودی درس عبرت می گرفتید تا رهرو راهش نشوید. مطمئن باشید در سفر بعدی اتان شمارا به جماران خواهند برد تا هنگام بازگشت در باره« وجاهت» رهبر ایران و «رفعت اسلامی اش» قلم فرسایی کنید. درزبان فارسی ضرب المثلی است که می گوید «طرف عاقبت به خیر نشد» این ضرب المثل درمورد شما مصداق بارزی پیدا کرده است .
براستی که شما در پایان عمر «عاقبت بخیر نشدید». جنگلهای بولیوی و همسنگری با رفیق چه گوارا کجا؟ سرازقم در آوردن ومجیزگوی آیت الله ها شدن کجا؟

درخاتمه بخاطر صحت گفتارم ، چند عکس شما از دوره همرزمی اتان با چه گوارا ، موقع اسارت در بولیوی و هنگامیکه درکناررئیس جمهور میتران و آقای میشل روکار نخست وزیر وی نشسته اید را ضمیمه کرده ام.
بهرام ( حسین زهری) سخنگوی سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
۸ بهمن ۱۳۹۲-۲۸ ژانویه ۲۰۱۴

متن ترجمه اسناد جدید و سایر مطالب را می توانید در یک مجموعه کامل بصورت پی دی اف در لینک زیر ملاحظه و دانلود کنید.

http://www.iranian-fedaii.de/Regis%20Debray.pdf

۲ ۳ ۴ ۵ ۶
:آرشیو اخبار ومقالات اخیر

A.C.P- Postfach 12 02 06-60115 Frankfurt am Main-Germany

Web Site: http://www.iranian-fedaii.de

E-Mail: organisation@iranian-fedaii.de

بخشی از اخبار و مقالات قدیمی


حسین زهری
۱
حسین زهری